معنی لفظ هدائن - جستجوی لغت در جدول جو
لفظ هدائن
بله گفتن عروس به داماد
ادامه...
بله گفتن عروس به داماد
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تفت هدائن
حرارت دادن
ادامه...
حرارت دادن
فرهنگ گویش مازندرانی
لاس هدائن
کش دادن، کش دار بودن، دست مالی زنان و گفتگوی مطایبه آمیز
ادامه...
کش دادن، کش دار بودن، دست مالی زنان و گفتگوی مطایبه آمیز
فرهنگ گویش مازندرانی
لیس هدائن
پوسته دادن بدن یا هر چیزی بر اثر ساییدگی
ادامه...
پوسته دادن بدن یا هر چیزی بر اثر ساییدگی
فرهنگ گویش مازندرانی
فل هدائن
مال کسی را خوردن، پنهان کردن و انکار نمودن
ادامه...
مال کسی را خوردن، پنهان کردن و انکار نمودن
فرهنگ گویش مازندرانی
لم هدائن
یک پهلو دراز کشیدن، نوعی استراحت کردن
ادامه...
یک پهلو دراز کشیدن، نوعی استراحت کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
لد هدائن
ساییدن سبزی توسط سنگ و سپس خشک کردن آن
ادامه...
ساییدن سبزی توسط سنگ و سپس خشک کردن آن
فرهنگ گویش مازندرانی
له هدائن
خوابانیدن، فرو انداختن، خراب کردن بنا
ادامه...
خوابانیدن، فرو انداختن، خراب کردن بنا
فرهنگ گویش مازندرانی